امام علی (ع) می فرماید
۞ هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است. ۞
امروز : پنج شنبه, ۱۴ تیر , ۱۴۰۳ - 28 ذو الحجة 1445
شناسه خبر : 9802
  پرینت تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۰ | 23 بازدید
«بی‌تفاوتی اجتماعی»

از کنار این آسیب «بی‌تفاوت» عبور نکنید

به گزارش همدان نوین، «بی‌تفاوتی اجتماعی» یکی از معضلات اجتماعی در ایران امروز است که باعث کاهش همدلی و مشارکت های اجتماعی در جامعه شده و اثرات نامطلوب فراوانی بر جامعه ما گذاشته و باعث از بین رفتن برخی فرهنگ ها و هنجارهای اصیل ما شده است. از منظر آسیب شناسی، بی تفاوتی در جامعه […]

از کنار این آسیب «بی‌تفاوت» عبور نکنید

به گزارش همدان نوین، «بی‌تفاوتی اجتماعی» یکی از معضلات اجتماعی در ایران امروز است که باعث کاهش همدلی و مشارکت های اجتماعی در جامعه شده و اثرات نامطلوب فراوانی بر جامعه ما گذاشته و باعث از بین رفتن برخی فرهنگ ها و هنجارهای اصیل ما شده است.

از منظر آسیب شناسی، بی تفاوتی در جامعه نوعی بیماری اجتماعی محسوب می‎شود، این پدیده در جامعه‎‌ای با فرهنگ اسلامی و کهن مانند جامعه ما بسیار نگران کننده است.

گفت‌وگوی زیر پرسش های مطرح شده در این باره و پاسخ های «حمید خاورزمینی»، دانش آموخته جامعه شناسی و مدرس دانشگاه در رابطه با «بی‌تفاوتی اجتماعی» است.

سوال: بی تفاوتی اجتماعی چیست؟

خاورزمینی: بی تفاوتی اجتماعی یک امر اجتماعی و یک مفهوم کلان و نسبی است که در آن فرد از حالت طبیعی اجتماعی خود خارج می شود. در جوامع ابتدایی که انسان ها با یکدیگر زندگی می کردند، در تمام کارهای هم مداخله می کردند و تقریباً چیزی به عنوان حوزه خصوصی وجود نداشت و یا خیلی کم و امر غیرملموسی بود و هنگامی که از جوامع بدوی به سمت جوامع مدنی پیش می رویم، میزان دخالت افراد در کار هم کاهش پیدا می کند.

سوال: بی تفاوتی اجتماعی در جوامع براساس چه معیارهایی اندازه گیری می شود؟

خاورزمینی: در هر نوع از جوامع الگویی برای میزان دخالت افراد در امور پیرامونی دیگران و یا حوزه های اجتماعی تعریف می شود که این الگوها در جوامع مختلف متفاوت است و علت این تفاوت بستگی به عوامل متعددی دارد که در جامعه وجود دارند که یکی از این الگوها بدوی بودن یا مدنی بودن است.

افرادی که الگوهای جامعه را رعایت نکنند یعنی نسبت به پدیده ها بی تفاوت تر از آنچه لازم است، باشند یا بیش از آنچه لازم است واکنش نشان دهند، مورد مذمت اجتماعی قرار می گیرند و این به نوعی یک انحراف اجتماعی است و طبیعتاً برای خود و دیگران نیز مشکلاتی به وجود می آورد. اگر واکنش افراد نسبت به پدیده های پیرامونی خود کمتر از الگوهای تعریف شده باشد فرد به بی تفاوتی متهم می شود و اگر بیشتر از آن شود ما از آن به فضولی یاد می کنیم.

سوال: چه زمانی ما به این نتیجه می رسیم افراد جامعه نسبت به یک پدیده دچار بی تفاوتی اجتماعی شده اند؟

خاورزمینی: اگر بی تفاوتی اجتماعی در جامعه ای زیر ۵ درصد از افراد جامعه را درگیر کند از آن به عنوان پدیده طبیعی یاد می شود اما اگر به بالای ۲۵ درصد برسد تبدیل به یک مسئله مهم اجتماعی می شود که باید به صورت جدی به آن پرداخته شود و علل این اتفاق در جامعه شناسایی شود. در حد فاصل این دو عدد نظرات مختلف است اما در مجموع می توان گفت موضوع به مسئله تبدیل شده است.

سوال: چه دلایلی باعث به وجود آمدن بی تفاوتی اجتماعی در افراد جامعه می شود؟

خاورزمینی: اینکه چرا افراد هنگامی که با پدیده ای روبرو می شوند کمتر از حد متعارفی که جامعه برای آن تعریف کرده، از خود واکنش نشان می دهند، دارای دلایل متعددی است. مهمترین مسئله ای که باعث بی تفاوتی اجتماعی می شود «احساس بی قدرتی» در جامعه است. اگر افراد در جامعه حس کنند نمی توانند تأثیرگذار باشند، قدرتی ندارند و در واقع پیشانی سیاسی این افراد قبلاً نوشته شده و دیگر قادر به تغییر و پاک کردن شرایطی که از قبل برای اینها تعیین شده، نیستند، قاعدتاً به افراد بی تفاوتی تبدیل می شوند. در این الگو افراد فکر می کنند کار آنها بی نتیجه است و این نوع تفکر می تواند در حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مدنی اتفاق بیفتد.

در جوامع متمدن سازمان هایی مانند اورژانس و خیریه ها وجود دارند که در واقع موضوع برخورد و واکنش نسبت به پدیده های اجتماعی را به عهده گرفته اند و متولی رسیدگی به امور اجتماعی هستند. قاعدتاً افرادی در آن جامعه اجتماعی نسبت به سایر افراد بی تفاوتی هستند، البته این مسئله هم باز به عبارتی نسبی است، در یکسری موارد ممکن است حتی واکنش افراد در یک جامعه متمدن بیشتر باشد اما کلیت قضیه این است که در جوامع بدوی دخالت افراد در حوزه های شخصی دیگران و در حوزه های اجتماعی بسیار چشمگیرتر است.

احساس عدم تعلق سرزمینی و عدم تعلق خاطر به یک مکان یا فضا هم می تواند باعث افزایش بی تفاوتی اجتماعی شود، قاعدتاً در جوامعی که مهاجرپذیر هستند این موضوع بیشتر در آن ملاحظه می شود چراکه افراد تعلق سرزمینی نسبت به آن مکانی که در آن زندگی می کنند، ندارند و این عدم احساس تعلق حساسیت های آنها را کاهش می دهد. بزرگی جامعه و تکرارپذیر بودن یک اتفاق نیز باعث می شود حساسیت افراد جامعه نسبت به آن اتفاق کاهش یابد.

با افزایش ارتباطات اجتماعی در برخی جوامع الگوها و سبک هایی از زندگی رایج می شوند که متعلق به آن جامعه نیست بلکه از جوامع دیگر برداشته شده، اگر الگوی منتقل شده قائل به این باشد که باید حساسیت کمتری در جامعه به خرج داد باعث گسترش بی تفاوتی اجتماعی در جامعه می شود که ما در کشور با این مسئله مواجه هستیم و می بینیم الگوهایی که از طریق رسانه ها و ارتباط با جهان خارج از جامعه دریافت کردیم در واقع بی تفاوتی اجتماعی را افزایش داده و نگرش افراد تغییر پیدا می کند و مردم ترجیح می دهند در کار افراد دخالت نکنند و دخالت کردن را خلاف اخلاق متمدنانه تصور می کنند.

مشکلات معیشتی و برخی مشکلات نیز باعث می شود فرد گوشه گیر شود، هر مشکلی که فرد را به درون گرایی سوق می دهد می تواند عامل مؤثری در زمینه بی تفاوتی اجتماعی باشد البته تمام اینها باید با توجه به شاخص های الگویی جوامع مقایسه شود و وضعیت هر جامعه با جوامع دیگر متفاوت است.

سوال: بی تفاوتی افراد نسبت به پدیده های پیرامون خود، صرفاً یک مقوله اجتماعی است؟

خاورزمینی: یکی از مسائلی که باعث بی تفاوتی اجتماعی در جامعه می شود، این است که برخی افراد اساساً تمایل ندارند در جامعه فعالیت بیرونی داشته باشند که به این افراد درون گرا گفته می شود، این درون گرایی اگر از یک حد بیشتر شود قاعدتاً این افراد منزوی خواهند شد. اینها افرادی هستند که واکنشی در مقابل اتفاقاتی که پیرامون آنها رخ می دهد، بروز و ظهور نمی دهند، این افراد زیر ۵ درصد از افراد جامعه هستند که همیشه در جامعه استثناء بوده اند و البته بی تفاوتی آنها نیز یک مسئله اجتماعی نیست بلکه یک مسئله فردی است.

سوال: بی تفاوتی اجتماعی چه تأثیراتی در جامعه دارد؟

خاورزمینی: بی تفاوتی اجتماعی آسیب زاست و با این پدیده در مرحله اول به عنوان یک انحراف اجتماعی و سپس یک آسیب اجتماعی مواجه می شویم. در واقع نتایج بی تفاوتی اجتماعی در جامعه نامطلوب است، به شکلی که ما این را به نوعی یک انحراف اجتماعی تعریف می کنیم. به هر حال برخی الگوهایی که در یک جامعه وجود دارند به صورت عادت واره هایی است که دیگر کارکرد خود را از دست داده اما بسیاری از الگوهایی که در جامعه وجود دارد، دارای کارکرد هستند و نتیجه دارند و اگر بخواهیم این الگوها را کنار بگذاریم قطعاً بخشی از نیازهای جامعه برطرف نمی شود.

توجه داشتن به آنچه در اطراف ما اتفاق می افتد، یک ضرورت است. در واقع حراست از جامعه برای مراقبت از جان افراد، هنجارها و یا ارزش های اجتماعی است. اگر ما نسبت به پدیده های اطراف خود بی تفاوت شویم، باعث به وجود آمدن آسیب هایی در جامعه می شود که آن آسیب ها به سادگی قابل برطرف کردن نیست.

بی تفاوتی اجتماعی باعث استهلاک سرمایه اجتماعی می شود، سرمایه اجتماعی را ما در واقع از حاصل ضرب اعتماد افراد به هم و میزان روابطی که در یک جامعه وجود دارد، به دست می آوریم. وقتی بی تفاوتی در جامعه رایج شود به طور طبیعی میزان روابط کاهش پیدا می کند و همین امر موجب می شود برخی از سرمایه های اجتماعی مستهلک شوند و در نهایت بزرگترین مشکل و مسئله ای که ایجاد می کند این است که بی تفاوتی ها در به خطر انداختن جان و مال مردم مؤثر است.

اگر افراد تمایلی به فعالیت در حوزه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نداشته باشند، در واقع ساختارهای موجود در این حوزه ها را به شدت دچار آسیب کرده و موجب تحلیل این ساختارها می شوند؛ به عنوان مثال ما پدیده ای به نام مشارکت سیاسی داریم. افرادی که با بی تفاوتی اجتماعی عجین شده اند در سرنوشت سیاسی خود مشارکت نمی کنند و برای آسیب هایی که ممکن است قابل جبران نباشد اهمیتی قائل نیستند.

در جامعه تعدادی افراد همیشه بی تفاوت وجود دارد که در جامعه مسئله نیستند چراکه الگوها با توجه به اینها تعریف شده، مسئله وقتی به وجود می آید که آمار بی تفاوتی اجتماعی بالا می رود و ما را نگران می کند. هنگامی که افراد مشارکت سیاسی نداشته باشند مثلاً در انتخابات که انتظار می رود افراد در آن مشارکت داشته باشند اگر این اتفاق نیفتد ساختارهای سیاسی نیز دچار مشکل می شود. اگر قرار باشد در جامعه یک ساختار دموکراتیک وجود داشته باشد اگر افراد رأی ندهند طبیعتاً آن ساختار از قالب دموکراتیک بودن خارج می شود و ممکن است اتفاقات ناخوشایندی برای همان ساختار سیاسی رخ دهد.

سوال: راهکار ارتقاء مشارکت مردم در فعالیت های اجتماعی چیست؟

خاورزمینی: افراد در جامعه احساس بی قدرتی کرده و احساس می کنند ممکن است کُنش ها و واکنش های آنها در جامعه تأثیرگذار نباشد. نهادهای حاکمیتی باید کمک کنند احساس بی قدرتی در افراد از بین برود، هنگامی که افراد در جامعه احساس قدرت می کنند نسبت به پدیده های اطراف خود در جامعه واکنش نشان می دهد. همچنین باید الگوهایی در جامعه تعریف شود که به قوام نهادهای اجتماعی مانند خانواده، سیاست، آموزش و پرورش، اقتصاد و فرهنگ کمک کند تا بی تفاوتی کاهش پیدا کند و افراد خود را در جامعه مسئول بینند چراکه وقتی افراد الگوهای تعریف شده و لازم را در جامعه رعایت کرده و به عنوان یک شهروند مسئول خود را با بسیاری از کج روی های دیگری که در جامعه اتفاق می افتد، درگیر می کنند طبیعتاً تأثیرات مثبتی در جامعه خواهد گذاشت.

افراد جامعه و کل مجموعه حاکمیتی باید به دنبال افزایش همدلی در جامعه باشند و به تقویت ملیت در جامعه بپردازند. اگر افراد یک جامعه خود را متعلق به جامعه بدانند باعث حساس شدن روی پدیده های اجتماعی آن جامعه می شوند و احساس عدم تعلق سرزمینی باید کاهش پیدا کند تا افراد نسبت به پدیده های اجتماعی پیرامون خود واکنش نشان می دهند.

باید افراد و نهادها و نظام اجتماعی دست به دست هم دهند که قانون اصلاح و الگوها کارآمد و به روز شود و الگوهایی که باعث ایجاد تشنج و تنفر بین افراد می شود باید کنار گذاشته شود.

سوال: چگونه باید الگوها را کارآمد و به روز کرد؟

خاورزمینی: هر چیزی باید از مبنا و چارچوب خودش اصلاح شود و از رأس تا ذیل اتفاق بیفتد، باید الگوها متناسب با شرایط جامعه رشد و گسترش پیدا کنند./ایسنا

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.