برتریهای علمی و اخلاقی امام جواد(ع) در حیات ۲۵ ساله
حجتالاسلام والمسلمین امیرعلی حسنلو، استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه در یادداشتی که بهمناسبت فرارسیدن سالروز ولادت امام جواد(ع) در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت: یکی از اعجازهای وجودی حضرت جواد(ع) امامت در کودکی همچون حضرت عیسی(ع) و یحی(ع) است که این رویداد […]
حجتالاسلام والمسلمین امیرعلی حسنلو، استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه در یادداشتی که بهمناسبت فرارسیدن سالروز ولادت امام جواد(ع) در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت: یکی از اعجازهای وجودی حضرت جواد(ع) امامت در کودکی همچون حضرت عیسی(ع) و یحی(ع) است که این رویداد برای حقانیت راه امامت کافی است.
امام جواد(ع) پیشوای نهم شیعیان در سال ۲۰۳ (ه.ق) پس از شهادت پدر بزرگوارش امام رضا(ع) در سن هشت سالگی با تعیین امام رضا(ع) عهدهدار منصب امامت و خلافت خدا در زمین شد. بیشتر عمر ۲۵ ساله حضرت یعنی ۱۷ سال دوران امامت ایشان با زمامداری مأمون (۲۱۸ ـ ۲۰۳) و معتصم (۲۲۰ ـ ۲۱۸) مصادف بود. زوایای وجودی آن حضرت را میتوان از جهات مختلفی مورد بررسی قرار داد که در این مجال به برتریهای علمی، اخلاقی، سیاسی و فرهنگی حضرت اشاره میشود.
القاب امام جواد(ع)
امام دارای القاب فراوانی است، اما از میان القاب دو لقب «التقی» و «الجواد» مشهورترین لقبهاست و با این القاب در میان مردم مشهور بود، این خود دلیل بر این است که امام از نوجوانی و آغاز امامت تا شهادت، به پارسایی، بخشندگی و سخاوت در میان مردم و اطرافیان موصوف بود. کارنامه امام در سه سال حاضر نبودن پدر در مدینه و ارجاع امور دینی و اجتماعی و خانوادگی توسط امام هشتم به ایشان، گواهی بر کاردانی، جامعیت و برتری امام نهم است.
در روایتی آمده است که امام رضا(ع) به فرزندشان سفارش کردند: «رفت و آمدنت با منزل از دری باشد که بیشتر با مردم مأنوس باشی، (منظور ارتباط داشتن با مردم است) و به همراه خود طلا و نقره داشته باش تا وقتی از تو کسی استمداد کرد یاریاش کنی، به مردم و نیازمندان انفاق کن و از فقر بیمناک نباش که خداوند حامی توست.» امام جواد(ع) طبق سفارش پدر بزرگوارش عمل میکردند.
ائمه(ع) معدن و مرکز امید مردم بودند و هیچکس از در اهل بیت(ع) مأیوس نمیشد؛ در همین راستا، بهرهگیری از فرصت برای رفع مشکلات مردم و گرهگشایی از کار آنان نیز از زوایای سیره امام جواد(ع) است. در روایتی آمده است: «مردی از اهالی سیستان در سفر حج به محضر امام رسید و از بدهی خود در دیوان والی شهر خود صحبت کرد و اعلام داشت که والی سرزمین ما، شما خاندان پیامبر(ص) را دوست دارد، با نامهای از او بخواهید در خراج (مالیات) به من تخفیف دهد، امام نامهای به این مضمون مرقوم فرمود: رساننده نامه مدعی است شما عقیده شایستهای دارید، پس در حق او نیکی کنید. او به محض ورود به شهر، والی به دلیل اطلاع از نامه امام به استقبال وی آمد و پس از پرسش از مشکل او، مالیات را بخشید و کمک شایستهای نیز به او کرد.»
از این سیره امام(ع) نیز میتوان درسهای زیادی آموخت، از جمله امداد و حمایت از مستمندان، داشتن روابط صمیمی و نزدیک با مردم و پرهیز از فاصله و جدایی از مردم بهویژه فقرا و نیازمندان.
برتری علمی امام جواد(ع) از دو طریق قابل توجه است:
۱. اثبات برتری امام برای شیعیان: با توجه به سن کم آن حضرت، شیعه به تردید افتاد اما با مراجعه به حضور امام و روشن شدن برتری آن حضرت برای همگان، انسجام و امید در دل شیعه زنده شد.
۲. اثبات برتری امام برای عباسیان: مأمون به سبب شناخت قبلی از امام رضا(ع) و مسائل دیگر به برتری امام واقف شد و کوشش کرد با تشکیل مجالس مناظره و تزویج دخترش به حضرت، به خواستههای خود برسد، معتصم و اطرافیانش از قدرت علمی امام بیمناک بودند و حسادت و کینه به دل میگرفتند، با همه این کینهتوزیها برتری امام برای همگان روشن بود.
اصول تربیت فرزند در سیره امام جواد(ع)
یکی از ویژگیهای بارز امام جواد(ع) در ارتباط با کودکان، محبت بیپایان ایشان بود. محبت، کلید اصلی ارتباط مؤثر با کودکان است و در سیره امام جواد(ع) این اصل به وضوح دیده میشود. امام(ع) همواره با چهرهای گشاده و لبخندی دلنشین با کودکان برخورد میکردند. در سخنی از امام جواد(ع) آمده است: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الصِّبْیَانَ وَ یَرْحَمُهُمْ؛ خداوند کودکان را دوست دارد و به آنها رحم میکند.» این روایت نشاندهنده اهمیت محبت به کودکان از منظر الهی است و امام جواد(ع) نیز این اصل را در رفتارهای روزمره خود رعایت میکردند.
در سیره امام جواد(ع)، احترام به شخصیت کودکان جایگاه ویژهای داشت. ایشان همواره با کودکان با احترام رفتار کرده و به نظرات و احساسات آنها اهمیت میدادند. یکی از شاگردان امام نقل میکند که ایشان هرگز کودکی را تحقیر نمیکردند و همواره با مهربانی با آنها صحبت میکردند. در قرآن کریم نیز آمده است: «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا؛ و با مردم سخن نیکو بگویید.» (سوره بقره/ آیه 83) این اصل قرآنی در برخورد امام جواد(ع) با کودکان به وضوح دیده میشد.
یکی دیگر از جنبههای مهم سیره امام جواد(ع)، آموزش دینی به کودکان بود. ایشان از همان سنین پایین، مفاهیم دینی را به شیوهای ساده و قابل فهم برای کودکان بیان میکردند. در حدیثی از امام جواد (ع) آمده است: «خَیْرُکُمْ خَیْرُکُمْ لِأَهْلِهِ؛ بهترین شما کسی است که برای خانوادهاش بهترین باشد.» این حدیث نشاندهنده اهمیت نقش خانواده در تربیت دینی فرزندان است.
یکی دیگر از جنبههای مهم سیره امام جواد(ع)، اهمیت دادن به بازی و تفریح کودکان بود. ایشان معتقد بودند که بازی نهتنها باعث شادی کودک میشود بلکه فرصتی برای آموزش غیرمستقیم نیز فراهم میکند. یکی از همراهان امام نقل میکند که ایشان زمانی که با کودکان بازی میکردند، نکات اخلاقی و تربیتی را نیز به آنها آموزش میدادند.
یکی دیگر از اصول مهم تربیتی در سیره امام جواد(ع)، صبر و تحمل در برخورد با کودکان بود. ایشان معتقد بودند که والدین باید با صبر و حوصله، فرزندان خود را راهنمایی کنند. صبر والدین باعث میشود که کودک احساس امنیت کند و بتواند اشتباهات خود را اصلاح کند. قرآن کریم نیز بر اهمیت صبر تأکید دارد: «وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ صبر کنید که خداوند با صابران است.» (سوره انفال/ آیه 46)؛ والدین امروزی نیز باید با الگو گرفتن از این اصل، در برابر خطاهای فرزندان خود صبور باشند و آنها را با محبت راهنمایی کنند.
شاگردان امام جواد(ع)
از فعالیتهای عمده آن حضرت برای حفظ اسلام اصیل تشویق و ترغیب به تحصیل علم بود و در سایه همین اندیشه شاگردان زیادی تربیت کردند. دوره امام جواد(ع) به لحاظ نظارت شدید نظامیان و جاسوسان ویژگی خاصی دارد، این نوع نظارت و استیلای نظامیان از این دوره آغاز شد و در دوره ائمه بعدی شدت گرفت به نحوی که امام حسن عسکری(ع) تمام حیات خود را در پادگان نظامی سپری کردند.
از اینرو، گستره فعالیت امام هر چند بسیار محدود بود، اما تربیت شاگرد از برنامههای مهم امام بهشمار میرفت. با استناد به روایات، امام جواد(ع) حدود 110 شاگرد را تربیت کرد که برخی از آنان تربیتیافتگان امامان پیش از ایشان بودند، اما در مکتب امام جواد(ع) نیز تلمذ کردهاند.
۱.عبدالعظیم حسنی؛ از شاگردان امام جواد(ع) و امام هادی(ع) بود، وی از راویان بزرگ حدیث در شهر ری (ایران) بود که در ترویج فرهنگ اهل بیت(ع) در میان مردم نقشآفرینی کرد.
۲. بزنطی (ابو نصر)؛ علاوهبر شاگردی در محضر امام جواد(ع) از امام رضا(ع) نیز علم آموخته بود.
۳.فضلبن شاذان نیشابوری؛ از شاگردان امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) بود. روایات فراوانی از آنان فراگرفت و روایات قدمای حدیث را نیز نقل کرده است و آثار و کتابهای فراوانی نگاشت، وی در مقابل فرقههای انحرافی نیز مبارزات مؤثر علمی داشت.
۴.ابن ابی عمیر (محمد)؛ در تقوا، دانش و وثاقت زبانزد علمای بزرگ است و در رد فرقههای قدریه و جبریه آثاری تألیف کرده است.
۵.محمد بن سنان و صفوان بن یحیی؛ بهخاطر شایستگی توسط امام(ع) مورد عنایت ویژه واقع شدند.
۶.علی بن مهزیار اهوازی؛ با امام جواد(ع) از طریق نامهنگاری مرتبط و وکالت داشت و آثار زیادی در علم حدیث نگاشت.
به این ترتیب امام جواد(ع) با تربیت و حمایت از شاگردان پدرش توانست حلقهای از نخبگان را تربیت کند تا میراث اجداد طاهرینش را بهوسیله این حلقه و شاگردان تراز اول به دوره غیبت و دوره سختی شیعه انتقال بدهد، حیات و پویایی شیعه در این دوره با اهتمام امام جواد(ع) به تربیت شاگردان، تجدید و روند تصاعدی به خود گرفت. با وجود اینکه امام معاصر معتصم بود که در دشمنی با اهل بیت(ع) معروف بود.
مناظرات علمی و سیاسی امام جواد(ع)
امام جواد(ع) مناظرات علمی و سیاسی بسیار مهم با بزرگان اهل سنت داشت که در ضمن این مناظرات علاوهبر معرفی و تثبیت مکتب اهل بیت(ع)، امامت بیمانند خود را برای همگان اثبات کرد. مناظره امام(ع) با یحیی بن اکثم یکی از مهمترین مناظرات علمی و سیاسی ایشان بود.
براساس روایات معتبر و موجود، این مناظره با حضور عباسیان و به تدبیر مأمون تشکیل یافت. آمده است: «یحیی بن اکثم از حضرت جواد(ع) پرسید: مُحرِمی که حیوانی را کشته، وظیفه اش چیست؟ امام در جواب از وی پرسید:«آیا محرم، صید را در حرم کشته یا بیرون آن؟ آیا محرم جاهل یا عالم به حکم بوده؟ آیا به عمد یا به خطا کشته؟ آیا محرم آزاد بوده یا برده؟ آیا بالغ یا نابالغ بوده؟ هنگام رفتن به مکه آن را کشته یا در موقع بازگشت؟ صید از پرندگان بوده یا غیر از آن؟ صید کوچک بوده یا بزرگ؟ محرم اصرار بر عمل خود دارد یا از کرده خود پشیمان است؟ در شب صید را کشته یا در روز؟ محرم در حال عمره بوده یا حج؟» با فروعی که امام جواد(ع) برای مسئله طرح کردند، یحیی شگفتزده شد تا جایی که همه حضار از رنگ چهرهاش به شکست او آگاه شدند.
آنگاه امام(ع) از یحیی بن اکثم پرسید: مرا از مردی خبر بده که زنی در اوایل صبح بر او حرام بود، صبح آن زن بر وی حلال شد و هنگام ظهر دوباره بر او حرام شد و عصر حلال شد و شامگاه حلال و در نیمه شب باز بر او حرام و در هنگام طلوع آفتاب حلال شد؛ این زن کیست و چگونه بر او حلال و حرام میشود؟ یحیی گفت: به خدا سوگند که من جواب این مسئله را نمیدانم بفرمایید تا بیاموزم. حضرت فرمود: این زن کنیز شخص دیگری بوده که بر این مرد حرام بود، روز که بالا آمد کنیز را از صاحبش خریداری کرد و حلال شد. ظهر او را آزاد کرد و بدین جهت بر او حرام شد. عصر با او ازدواج کرد و حلال شد. هنگام غروب او را ظهار کرد و در نتیجه بر او حرام شد و در وقت عشا کفاره ظهار داد و دوباره بر وی حلال شد، نیمه شب او را طلاق داد و به این علت حرام شد؛ صبح رجوع کرد و دوباره بر او حلال شد. مأمون بار دیگر در مقابل دانش جوشان و لبریز امام(ع) اظهار شگفتی کرد و گفت: کمی سن مانع از کمال عقل برای این خاندان نمیشود.»
فرقههای انحرافی در دوران امام جواد(ع)
فرقههای انحرافی از معضلات تمام ادیان است، در همه ادیان ابراهیمی از جمله یهود و مسیحیت وجود داشته و دارد، یکی از آنان، صهیونیسم است. در اسلام نیز فرقههای منحرف وجود داشت و دامنه این فرق همچنان در قالبها و نمادهای مختلف ادامه دارد؛ در عصر همه ائمه بهویژه امام جواد(ع) نیز این فرقهها ظهور و بروز فراوانی داشتند.
فرقههای انحرافی در دوران امام جواد(ع) به امامت حضرت به جهت خردسالی باور نداشتند؛ مقابله امام جواد(ع) با فرقههای منحرف از مکتب اهل بیت(ع) که گاهی به نام اهل بیت(ع) و یا به نام اسلام فعالیت میکردند موضع علمی بود و بسیاری از فرقههای انحرافی دوران ایشان تحتتأثیر مواضع علمی به اسلام بازگشتند.
از جمله فرقههای دوران امام جواد(ع) میتوان به فرقههای کلامی و اهل حدیث، مجسمه، واقفیه و زیدیه که در دوره امام رضا(ع) نیز علیه شیعه کوشش میکردند، اما با برخورد علمی امام از شیعه طرد یا جلب امام شدند، اشاره کرد. غلات نیز از جمله فرقههای انحرافی بودند که شیعه را با گرایشات فکری و غلو درباره ائمه(ع) بدنام میکردند، امام جواد(ع) آنان را از شیعه طرد کرد. درواقع، امام جواد(ع) نسبت به افرادی که شیعه را منحرف کردند حکم محو آنان را صادر فرمود.
امام جواد(ع) در طول امامت خود ضمن حفظ میراث گذشته شیعه یعنی اسلام ناب، از انواع آلودگیهای فکری و رویشهای حرز، حرس کرد و گاهی برخورد تند و بدون هیچ ملاحظهای مواضع محکم امامت را بیان و آشکار کرد، از اینرو میتوان از این موضع امام درس گرفت و با فرقهها و افرادی که در انحراف و آلوده کردن عقاید مردم میکوشند برخورد قاطع داشت.
انتهای پیام
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.


