امام علی (ع) می فرماید
۞ هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است. ۞
امروز : پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳ - 19 رمضان 1445
شناسه خبر : 49910
  پرینت تاریخ انتشار : ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۹ | 9 بازدید

راز قتل وحشتناک دختر ۵ ساله

رسیدگی به این پرونده از روز شنبه نهم اردیبهشت شروع شد. آن روز گزارش مرگ دختری خردسال که در بیمارستانی در پایتخت بستری بود به قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل اعلام و تحقیقات در این‌ باره آغاز شد. آثار سوختگی و کبودی روی دست‌ها و پاها و قسمت‌های دیگر بدن این دختر وجود داشت […]

راز قتل وحشتناک دختر ۵ ساله


رسیدگی به این پرونده از روز شنبه نهم اردیبهشت شروع شد. آن روز گزارش مرگ دختری خردسال که در بیمارستانی در پایتخت بستری بود به قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل اعلام و تحقیقات در این‌ باره آغاز شد.

آثار سوختگی و کبودی روی دست‌ها و پاها و قسمت‌های دیگر بدن این دختر وجود داشت و نشان می‌داد که او بر اثر شکنجه و ضربه به سر به قتل رسیده است.

در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که پدر و مادر کودک جدا از هم زندگی می‌کنند و یک شب پیش از فوت کودک، مادر پیکر نیمه‌جان او را به درمانگاهی در پردیس منتقل کرده و با تشخیص پزشک، دختربچه برای ادامه درمان به بیمارستانی در تهران انتقال یافته بود. با این حال تلاش برای نجات او بی‌فایده بوده و وی جانش را از دست داده بود.

نخستین فردی که پلیس به تحقیق از او پرداخت مادر کودک بود. وی گفت: من و شوهرم با وجود داشتن دختری ۵ساله از چند وقت قبل با یکدیگر دچار اختلافات شدیدی شده بودیم و جدا از هم زندگی می‌کردیم. او ادامه داد: من خانه‌ای در پردیس اجاره کرده بودم و با دخترم زندگی می‌کردم.

یک روز شوهرم که در پاکدشت زندگی می‌کرد سراغم آمد و گفت دلش برای دخترمان تنگ شده است و چون خیلی التماس کرد دخترم را به او دادم تا به خانه‌اش ببرد اما صبح روز بعد، زمانی که از خانه بیرون رفتم تا زباله‌ها را جلوی در خانه بگذارم پیکر نیمه‌جان دخترم را دیدم که جلوی در افتاده بود. این زن ادامه داد: با دیدن او وحشت کردم.

آثار کبودی و سوختگی روی پای دخترم دیده می‌شد و او را به بیمارستان رساندم اما فوت شد و آنطور که گفته‌اند او شکنجه شده و به‌دلیل ضربه مغزی جانش را از دست داده بود. من احتمال می‌دهم که دخترم توسط پدرش به قتل رسیده است.

در ادامه پدر دختربچه بازداشت شد و اما خودش را بیگناه دانست. او گفت: یا همسرم دخترمان را کشته و حالا می‌خواهد به گردن من بیندازد و یا فردی آشنا که به خانه همسرم رفت‌وآمد می‌کرد جانش را گرفته است.

او ادامه داد: آن فرد آشنا چند روز قبل به من پیام داد که به‌ زودی دخترم را به مرکز نگهداری اطفال در بهزیستی می‌سپارد. من در این مدت دخترمان را ندیده‌ام و آن شب هم به‌دنبال او نرفتم، همسرم دروغ می‌گوید.

در ادامه بازپرس جنایی تهران دستور بازداشت مادر را هم صادر کرد اما او اصرار داشت که شوهرش قاتل است. اما اظهارات ضدو نقیض مادر موجب شد که احتمال قتل از سوی فرد آشنا که به خانه مادر کودک رفت‌وآمد می‌کرد قوت یابد.

از طرفی مادر برای اثبات حرفش درباره اینکه دخترش را تحویل پدر داده مدرکی نداشت. او همچنین مدعی بود که فرد آشنا به خانه‌اش رفت‌وآمدی ندارد اما در ادامه بررسی‌ها معلوم شد که او دروغ می‌گوید و فرد آشنا بارها به خانه او رفت‌وآمد می‌کرده است.

از همه مهم‌تر اینکه وقتی مأموران برای تحقیق از فرد آشنا به خانه‌اش رفتند، معلوم شد که او بعد از قتل دختربچه فراری شده و به خانه‌اش نرفته است.

همه اینها باعث شد تا فرضیه اینکه وی در قتل دختربچه نقش دارد پررنگ شود و در این شرایط بازپرس جنایی دستور بازداشت وی را صادر کرده و جست‌وجو برای دستگیری او ادامه دارد



منبع

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.