امام علی (ع) می فرماید
۞ هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است. ۞
افزونه جلالی را نصب کنید. - 26 ربيع أول 1447
شناسه خبر : 321586
  پرینت تاریخ انتشار : 18 سپتامبر 2025 - 18:15 | 0 بازدید

یقین مرتبه نهایی باور انسان است

به گزارش ایکنا از خراسان‌رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة، در نشستی که محتوای آن از کانال‌های مجازی منتسب به این مفسر قرآن کریم منتشر می‌شود، با موضوع «مفهوم و مراتب یقین» اظهار کرد: از دیرباز در میان اندیشمندان دینی و عرفانی این پرسش مطرح بوده است که ایمان و یقین چه نسبتی با یکدیگر […]

یقین مرتبه نهایی باور انسان است


محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاةبه گزارش ایکنا از خراسان‌رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة، در نشستی که محتوای آن از کانال‌های مجازی منتسب به این مفسر قرآن کریم منتشر می‌شود، با موضوع «مفهوم و مراتب یقین» اظهار کرد: از دیرباز در میان اندیشمندان دینی و عرفانی این پرسش مطرح بوده است که ایمان و یقین چه نسبتی با یکدیگر دارند و اساساً یقین چیست که امامان معصوم(ع) در دعاها و مناجات‌های خود آن را از خداوند طلب می‌کرده‌اند. برای نمونه، امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه می‌فرمایند: «اللهم اجعل یقینی أفضل الیقین؛ خدایا یقین مرا برترین یقین‌ها قرار ده». این بیان ما را به تأمل وامی‌دارد که چرا امام معصوم، با آن مرتبه بلند معرفت، باز هم از خداوند یقین می‌طلبد و آن را در بالاترین جایگاه می‌خواهد. از همین رو لازم است درباره حقیقت یقین، مراتب آن و نسبتش با ایمان سخن بگوییم.

وی ادامه داد: در میان عالمان بزرگ اسلام، خواجه نصیرالدین طوسی جایگاهی ویژه دارد؛ اندیشمندی که القاب منحصر به فردی همچون «استادالبشر» و «عقل هادی عشر» را به او داده‌اند. این‌گونه القاب در گذشته به آسانی و بدون شایستگی عطا نمی‌شد، بلکه با دقت و بررسی فراوان و به اشخاصی استثنایی تعلق می‌گرفت. در طول تاریخ اسلام تنها یک «حجت‌الحق» و یک «حجت‌الاسلام» شناخته شده است و به همین ترتیب، عنوان «استادالبشر» در میان علمای اسلام فقط به خواجه نصیر اختصاص یافته است؛ مردی اعجوبه که در علوم گوناگون سرآمد و فراتر از مرزها و نژادها بود.

صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: خواجه نصیر یقین را چنین تعریف می‌کند:«یقین اعتقادی است استوار و مطابق با حقیقت که هیچ تزلزلی در آن راه ندارد». به تعبیر دیگر، یقین قله‌ای بلند از ایمان است که هیچ شک و تردیدی نمی‌تواند آن را متزلزل سازد. او توضیح می‌دهد که یقین بر دو پایه استوار است: نخست، دانستن حقیقت و باور به آن، مانند اعتقاد به وحدانیت خداوند؛ و دوم، آگاهی از محال بودن هر فرضی که خلاف این حقیقت باشد. به همین دلیل، یقین مرتبه نهایی باور انسان است و استواری و جدیت خاصی به اعتقادات او می‌بخشد.

انصاری افزود: یقین مراتبی دارد. برای توضیح این مراتب مثالی آورده‌اند: اگر در راهروی بیمارستان صدای ناله بیماری را بشنوید، به وجود بیماری در آن اتاق یقین پیدا می‌کنید؛ این حالت را علم‌الیقین می‌نامند. هنگامی که وارد اتاق می‌شوید و خودِ بیمار و چهره رنجور او را مشاهده می‌کنید، به عین‌الیقین می‌رسید. اما زمانی که خودتان بر همان تخت و با همان بیماری قرار بگیرید و رنج آن را با تمام وجود لمس کنید، به حق‌الیقین دست یافته‌اید. بدین ترتیب، یقین سه مرحله دارد که از دانستن و باور آغاز می‌شود، با مشاهده عینی شدت می‌یابد و در تجربه مستقیم به اوج خود می‌رسد.

وی بیان کرد: در این زمینه، سخن حضرت امام رضا(ع) بسیار راهگشاست. ایشان می‌فرمایند: «حجت‌الایمان فوق الاسلام». بدین معنا که اسلام در مرتبه نخست قرار دارد و تنها با اقرار زبانی به شهادتین تحقق می‌یابد. انسان با گفتن «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله» مسلمان می‌شود، خواه نماز بخواند یا نخواند، زکات بپردازد یا نپردازد. اما ایمان مرحله‌ای فراتر است و زمانی حاصل می‌شود که این اعتقاد در قلب جای گیرد و در عمل انسان نیز تجلی یابد. پس ایمان بالاتر از اسلام است. امام در ادامه تأکید می‌کنند که تقوا مرتبه‌ای فراتر از ایمان دارد؛ زیرا ایمان اگر در مقام عمل به اوج برسد، به تقوا منتهی می‌شود. در نهایت، اگر تقوا به استحکام و پایداری کامل برسد، به یقین تبدیل می‌شود. بنابراین، مسیر کمال انسان از اسلام آغاز می‌شود، به ایمان می‌رسد، از آن به تقوا ارتقا می‌یابد و در نهایت در قله یقین جای می‌گیرد.

صاحب تفسیر مشکاة در ادامه گفت: امام رضا(ع) جمله‌ای تکان‌دهنده در این‌باره بیان کرده‌اند: «ولم یقسِم بین العباد شیء أقل من الیقین». یعنی در میان بندگان خدا هیچ نعمتی کمتر از یقین تقسیم نشده است. حقیقت این است که بسیاری از انسان‌ها به مراتب عالی یقین دست نمی‌یابند و یقین، نعمتی کمیاب و گرانسنگ است. از همین رو امام سجاد(ع) در دعاهای خود از خداوند می‌خواهد که یقینش را برترین یقین‌ها قرار دهد؛ یقینی که نه در سطح علم‌الیقین و عین‌الیقین، بلکه در مرتبه حق‌الیقین باشد.

انصاری تصریح کرد: چنین یقینی سراسر وجود انسان را فرا می‌گیرد. برای نمونه، گاهی انسان «الله اکبر» را بر زبان جاری می‌کند و می‌داند معنایش این است که خداوند از هر چیز بزرگ‌تر است؛ این مرحله علم‌الیقین است. گاهی همان ذکر بر دل می‌نشیند، بی‌اختیار اشک جاری می‌شود یا لرزه‌ای بر اندام می‌افتد؛ این عین‌الیقین است. اما زمانی که کبریایی الهی سراسر جان انسان را پر می‌کند، چنان‌که گویی با چشم دل آن را دیده است، این همان حق‌الیقین است.

وی ادامه داد: از همین روست که اولیای الهی از خداوند می‌خواهند تا به عظمت و جلال خویش، چنین یقینی را در وجودشان جاری سازد؛ یقینی استوار و کامل که برترین یقین‌هاست.

انتهای پیام



منبع

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.